« یــلـــدای ایــرانیــان مـبـارک »
آداب و رسوم “شـب یلــدا” در ایـــران پهنـــاور
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا، آخرین شب پاییز را که طولانیترین و تاریکترین شب در طول سال است، گرامی داشته و آیین و رسوم مختلفی را در هر خطه از ایران زمین در این شب به پا میدارند که هنوز برخی از آنها در بین هموطنان ما مرسوم است.
«جمشید کیومرثی» مردم شناس زرتشتی درباره یلدا میگوید:« نزد ایرانیان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم میشود. چله بزرگ از اول دیماه تا 10 بهمن ماه را در بر میگیرد و از 10 بهمن به بعد را چله کوچک میگویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است.»
بنا به روایت او زرتشتیان در این شب جشن میگیرند و فدیه میدهند:« فدیه، سفرهای است که در هر خانه گسترده می شود و در آن خوراکیهای مرسوم شب یلدا چیده میشود. زرتشتیان در این شب دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت است. خوراکیهایی که در این جشن مورد استفاده قرار میگیرند، گوشت و 7 میوه خشک شده خام (لورک) را شامل میشوند. »
در خراسان واژه یلدا بکار برده نشده در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسنادشفاهی و مکتوب وجود دارد شبچله یا چله نشینی بکار رفته و در این شب طولانی آیین های و مراسم های خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است، به آن شب چراغانی یا شب چراغ می گفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شبنشینی، چراغی را همراه خود میبرده و بدلیل فراوانی چراغ ها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار میبردند. یکی از آیینهای ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی، برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم میزنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود. خشک شده آن مانند گز اصفهان می شود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خورند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند.
در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوههایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس ازگیل در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب میخورند.
چه نیکوست که آیین کهن ایرانی را زنده بداریم و به نسلهای بعد انتقال دهیم تا همواره جلوهگر فرهنگ غنی و رسوم زیبای ایران زمین باشیم.